پیوند من و باباییپیوند من و بابایی، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
وروجک نیامده من وروجک نیامده من ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

من و وروجکم

علوسی تموم شد

سلام عزیزکم خوبی مادر ، رفتیم عروسی و اومدیم جات خالی بود گلم بازم همه سراغتو میگرفتن  ، با نیومدنت هی منو عذاب بده باشه منم یادم میمونه ، در هر صورت عروسی تموم  شد و  همچنان زندگی ادامه داره ... دختر عمه کوچیکه خیلی ناز شده بود دقیقا مثل عروسک باربی ها شده اروزی خوشبختی براشون دارم 
28 بهمن 1391

علوسی

سلام عزیزکم خوبی مادر پنجشنبه علوسی دختر عمه کوچیکمه و ما داریم اماده رفتن به علوسی میشیم ، ان شالله که خوش بخت بشن امروزم من   مو هامو رنگ کردم  ولی بازم مثل همیشه نارنجی شد مثل هویج ، نمیدونم چه کنم ولی همه میگن خوب شده ، در هر صورت خوشحالم که دارم میرم علوسی ...   ...
24 بهمن 1391

درد

سلام گلم خوبی مادر ، امروز از صبح کمر درد گرفتم وسط  کمرم به شدت درد میکنه خیلی اذیت شدم ولی با همه این وجود بازم شما رو از خدا طلب میکنم ... خدایا نی نی منم زمینی کن ... ...
18 بهمن 1391

خدایا...

عزیزم سلام ، الان سر اذان و من امروز روزه گرفتم و با دلی اکنده از هر چیز فقط تو ورو از خدا میخوام خدایا قسمت ما هم از روزی پر کن و خونمون از زندگی و عشق پر کن و سفرمون از برکت و... خدایا از تمام داده هایت ممنونم و دستانم به سویت روانه تا حاجت روایم کنی خدایا به حق همین اذان همه اونایی که منتظرن ، پایان انتظارشون باشه به خواستشون برسن  الـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهی آمــــــــــــــــــــــــــــــــین خدایا دامن منم سبز کن  ...
16 بهمن 1391

دوستانه

سلام عزیزم ، امروز خوب و شادم چون دوباره رفتم خونه دوستان و نی نی جدید یکی از پنج خاله هات که تازه سی و دو روزش شده بودو  دیدم  یه مرد کوچیک بود خیلی ناز کوشمولو بود ومنم بازم هموایی شدم  بازم بیشتر شما رو از خدا خواستم ، یکی دیگه از خاله  ها هم که هفت ماهه باردار بود تو دلش نی نی داشت ومنم باز نی نی خواستم.... و  خبر جدید از یکی دیگه از خاله ها این که میخواد از ایران بره و انگار این اخرین باری بود که میدیدمش  و برای نبودنش در اینده در بینمون دلم گرفت و بارونی شد و بغضمو خوردم تا ناراحت نشه هممون ناراحت شدیم ولی چه میشه تصمیمشو گرفته ان شالله که سفر بی خطری داشته باشه... خدایــــــــــــــــــــــــــ...
15 بهمن 1391

توهم

سلام گلم خوبی مادر ، دوست دارم و هنوزم منتظرتم یعنی هر ثانیه از روزم که میگذره انتظار میکشم نمیتونم این حس و از خودم دور کنم ، همه میگن بی خیال باش ولی نمیشه الان که دوست دارم زودتر  قرص بروموکپتین تموم بشه برم ازمایش بدم ؛ خدا کنه که پرولاکتینم پایین اومده باشه... فکر کنم که توهم های زیاد داره باعث دینوگیم میشه هر چند یکبار توهم بارداری میگیرم و تا بی بی چک نذارم توهمام  باهام و وقتی که منفی میشه انگار دوش اب سرد گرفتم و دوباره به روال عادی برمیگردم و بازم امروز منفی شد...   ...
12 بهمن 1391

روز من بی تو

 سلام عزیزم ،بازم مثل همیشه یه روز خوب و شاد و یه روز هم غمگین و ناراحت ، امروز خوب بود با خاله و مامانی گلت رفتیم مولوی یه دوری زدیم یه چیزای خونه گرفتیم من یه جا تخم مرغی  که خیلی نازه و یه جای روغن شیشه ای گرفتم ... همچنان در انتظارتم دوستت دارم  بوس بوس   ...
9 بهمن 1391

...

سلام عزیزم خوبی مادر ؛ کجایی خبری ازت نیست نه تو خوابم میای نه دیگه مثل قبل حس اومدنتو دارم ( یعنی حست نمیکنم)پس چرا نمیای منتظری مامانت خوش هیکل بشه بعد بیای باشه عزیزم منم دارم تمام تلاشم و میکنم  ، چند وقته که وزن نکردم و نمیدونم کم کردم یا نه  ولی باید کم کرده باشم .... دعا کن برام فرزندم تو که نزدیکتر به خدایی برام دعا کن که کارای منو بابایی گلت خوب پیش بره ؛ خیلی تنهام  دست بدامن کی بشم غیر از   خدا بزرگ  که وجودشو  همه جا حس میکنم ولی نمیدونم چرا رنگی به زندگی دو نفره ما نمیده از همه لحاظ ؛  مثل ادماهایی که گشنشونه و بو میکشن  ، منم همه جارو بو میکشم  نگاه میکنم  تا رنگی از ...
8 بهمن 1391
1